ما ادعاهای بی ستونیم ! لرزان و بی تحمل !
سقفی از سایه، بر سر هیچ مظلومی از نان خورانت نیستیم.
به کارت نیامدیم و نخواهیم آمد.
سربارت بوده ایم و بی منفعت و...
تا کی به رومان نیاوری و تاکی پذیرای مهمانی باشی ، که 70 سال قصد خوردن و خوابیدن دارد.
گاه خجالت میکشیم .
ولی زود از یادمان میرود .
انگار تو از یادمان میبری ؛ که بد نگذرد به این « کم بهرگان از سفره معرفت » !
هوار ثانیه های زیر خاکستر
خدای مهربانم همیشه در عجبم!!!
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
تو کجا و ما کجا؟!!!
گاه آنقدر بزرگ میشوی که نه چشم ها یارای دیدنت است و نه گوش ها توان شنیدنت را دارند...
و گاه آنقدر کوچک میشوی و می آیی مینشینی در قلب کوچک و ساعت ها با من میمانی....این تنهایی دو نفره را دوست دارم ولی من توان جبرانش را ندارم...خود که میدانی....