نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود.
چه قدرت و غنائی است در ناگهان هیچ نداشتن!
اضطرابها همه زاده ی انتظارها است.
هیچ گودئی در راه نیست. در این کویر فریب سرابی هم نیست. جاده ها همه خلوت،راه ها همه برچیده و چه می گویم؟ هستی گردوئی پوک!
به انتهای همه ی راه ها رسیده ام، جهان سخت فرتوت و ویرانه است. چه کنم؟؟
قسمت پایانی "هبوط در کویر" ، شریعتی
فکر کنم بهش رسیدم. ولی مطمئن نیستم
موفق باشی. آرامش بعد ناامیدی قشنگه