انسان وتضادهایش

نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود...

انسان وتضادهایش

نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود...

اندر روشهای شب امتحان خواندن...

اندر حکایت شب امتحان
*مشاوره ی امتحانی*

اساسا خواندن مساله ی بدی ست و از آن جهت که در بین دانشجویان مخصوصا نسوان زیاد باب شده است، لازم است چند نکته ای را متذکر شوم.
1- درس خواندن ذهن را می میراند. پس درس خواندن بد است
2- درس خواندن وقت گرانبهای "گوگل پلاس" را اشغال میکند، پس درس خواندن بد است.
3- درس خواندن خواب نازنینمان را کاهش میدهد، پس درس خواندن بد است.
4- ...



القصه دلایل زیاد است، اما با توجه به این نکته که گاهی اوقات مجبوریم درس بخوانیم، روشهای درس خواندن را ذکر می کنیم. "روش های ذکر شده فقط در شب امتحان جواب میدهند. اگر یک شب قبل یا دو یا چند شب قبل اجرا شوند، ثابت شده است که نتیجه ی معکوس دارند!"
1- تا جایی که می توانید درس بخوانید!!
2- قبل از نکته اول ، انصافا خدمت آقایون عارضم که لطفا غروب شب امتحان از هر جایی شده جزوه را پیدا کنید!
3- فصول را کامل و ریز نخوانید. چون ریز خواندن باعث شک کردن در جلسه می شود. مثل رمان کتاب را ورق بزنید و بخوانید. این کار سبب می شود که به راحتی کلیات را حفظ کرده و بتوانید از ذهن مبارکتان در سر جلسه علم تراوش کنید. انشای درسی منظورمان است. البته کسانی که از نعمت این قریحه محروم هستند، خیلی روی این گزینه حساب نکنند.
4- چایی بخورید. دلیلش ناگفته پیداست. البته چیزی برای خوردن در یخچال خانه هم داشته باشید. چون حسابی ضعف می کنید.
5- یکی دو دست Fifa یا pes یا NFS بزنید. تجربه ثابت کرده نگارش UnderGround خیلی کارایی داره واسه درسای محاسباتی. البته pes کارایی خودش رو در درسای خوندنی مخصوصا ادبیات پس داده.
6- اصلا نخوابید تا قبل از جلسه. چون درس خوندن شب امتحانی در حافظه رم شما ذخیره میشه و با خاموش کردن سیستم کلا میپره. مگر اینکه چرت بزنید که به این کار میگن "هایبرنت" یا "استندبای"! ولی باز هم بترسید از چرت.
7- سرجلسه فقط بنوسید.مهم جواب درست نیس. مهم جواب دادنه. شاید استاد فکر کرد شما راه حل جدیدی دارید. این روش مخصوصا در درسایی که جواب ها چند روشه یا طولانی ست و یا حس میکنید که استاد حس تصحیح کردن دقیق برگ رو نداره جواب میده.
8- برای بقیه روشها هزینه دریافت شده و رایگان نمی باشد. صد درصد تضمینی. البته شاید هم بعدا حس انسان دوستی و نوع دوستی و دانشجو دوستیمان گل کرد و سایر روش ها را به رایگان در اختیار شما دانشجویان شب امتحان خوان قرار دادیم.



:)

پی نوشت: امیدوارم بدردتون بخوره. ما که نتیجه گرفتیم. امیدوارم باقیات الصالحاتی باشه برامون! :)


" هرکی عمل کرد و نتیجه گرفت، واسه ده نفر با حفظ منبع بفرسته. یکی نفرستاد، سر جلسه تقلبش رو گرفتن. حتی یکی از دانشگاه اخراج شد. "




عشق آباد از هوا!

با سلام خدمت دوستان

عشق آباد از هوا! خیلی جالبه. داشتم تو نقشه ی گوگل محوطه ی عشق آباد می گشتم، گفتم بذارم شما هم حالش رو ببرید.

آهان! عشق آباد نمی دونید کجاست؟! خب معلومه، پایتخت ترکمنستان! نه بابا شوخی کردم. عشق اباد کشوری ست مستقل در محدوده دشت کویر که ماجراهایی دارد بس خواندنی. و بنده حقیر در وسط این کویر سرسبز! پا به عرصه هستی گذاشته ام!

خب اگه نخوایم خیلی ادبی ش بکنیم، منظور اینه:

مِ عِشقابادیُم

من عشق ابادی ام!

I come from loveLand (LoveCity)

خلاصه! عظمت کویر و زیبایی ش به ماسه های نرم و شبای مهتابیه. آرامشی که شبای کویر میده، دریا و جنگل و هیچ چیزی نمیده! و این رو به جد میگم و بحث تعصب و این حرفا رو نکشین وسط!

همه دوستان رو توصیه می کنیم که بیاین و سری به این کویر بزنین..




عشق آباد. شهری از شهرهای شهرستان طبس در استان یزد(داخل پرانتز شاید بیرجند!!)



View Larger Map

قصه ی کار گروهی

با یاد خدا


واقعا در عجبم!!

چرا ما بلد نیستیم گروهی کار کنیم؟

مشکل ما چیست؟

آیا سیستم آموزشی ما را اینجوری بار آورده است؟


چندماهی است با دوتا از دوستان همکلاسی، شرکتکی! راه انداختیم و به قول دوستان "دنبال یه لقمه نون حلال" هستیم. خدا روشکر با هم مشکلی نداشتیم. اگر چه ناراحتی های کوچکی اول کار از بی تجربی گی ما پیش اومد. اما واقعا نمی دونم چرا با کار گروهی مشکل داریم. یعنی واقعا بلد نیستیم گروهی کار کنیم. تقسیم کار برامون سخته. شاید عادت کردیم به تک نفره کار کردن.

و جالب تر از همه اینکه خودم بدتر از همه هستم.


البته نه اینکه کار گروهی نمی کنیم، اما اونجوری نیست که باید باشه!


شاید فقط بی تجربه ایم. فکر کنم مشکل از همون سیستم آموزشی باشه!