انسان وتضادهایش

نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود...

انسان وتضادهایش

نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود...

یادی از فتنه 88 و حماسه 9 دی با زبان شعر

محـــــرم بــــود و دلهـــــــــا کربلائــــی
نواهــــــا جملــــه بودند نینوائـــــــــــی
تمــــام شیعیــــــان در ناله وغـــــــــــم
زسوگ سیــد و ســـــــالار عالـــــــــــم
به هر تکیه نوای نوحه خـــــــــــــوانــی
به هرمنبر صدای روضـــه خـــــــــــوانی
تمام عاشقــــان بودند سیــــه پــــــوش 
نوای یا حسیــن پیچیــــده در گــــــوش
همـــه جـــا رنگ وبـــــــوی کربلا داشت
همـــه دلهـــا نــــدای یا خـــــــدا داشت
همـــه جـــا لالــــه می روئید از گِــــــل
همــه جــا عشــق می پیچیــــد در دل
در آن ســـــو مردمـــانی بس تبـــه کار
زهـــر جــــا دین و ایمـــانست بیـــــزار
همه اخلاقشان خـوی یزیــــــــــــدی
 تمام کارشان کفروپلیـــــــــــــــــــدی
شکستند حرمت مــاه محـــــــــــــــرم
به روز عشـــــر در این مــــاه  ماتــــم
تو گوئی کوفه باز تکــــــــرارگردیــــــد
سر سردار حق سنگســــــــار گردیـــــد
صدای شادی و رقــــــــص شیاطیــــن  
نمود تکرار عاشــــــــورای خونیـــــــن
خروشیــــــــــــــــــدملت ایران باهـم
بنای ننگ راکوبیــــــــــــــــــــــددرهـم
زجابرکَندچشم فتنـــــــــــــــــــه هارا
کجاایران سِزَدایــــــــــــــــــن ماجرارا
بدان دشمن که راه ما حسینــــــی است
زعیم و پیشوای ما خمینـــــــــــی است
طریـــق مـــا همــــان راه علــــی است
علمــــدارش کنـــون سید عــــلـی است
به لطف حـــــق ولایت پایـــــــدار است
سعـــادت با ولایت بــر قــــــــرار است
گزارد شکر حق هر لحظه راجـــــــــی
بود چشم انتظـــــــــــار روی ناجـــــی
خداوندارسان صاحــــــــــــــــب زمان را
گلستان کن به لطف خودجهان را

محمدرجب زاده (راجی ) +

شما عقب مانده اید و ترکیه زده جلو

این هفته سی ان ان در برنامه GPS فرید ذکریا مصاحبه تقریبا یک ساعته ای با محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران داشت. موضوعات مختلف و تقریبا همیشگی پرسیده شد ( من متعجبم احمدی نژاد بعد از این همه سال همین سوالات تکراری و اتهامات و مزخرفات را جواب دادن ، زبانش مو درنیاورده و یاتاقان نسوزانده!)

آخر آخر مصاحبه مسئولان کاخ ریاست جمهوری به ذکریا علامت دادند که آقا بسه هرچی پرسیدی! وقتت تمام شد.! ذکریا از رییس جمهور خواست که من یک سوال دیگر بکنم ؟ ؟؟؟ و محمود هم که دل رحم! گفت باشه! 

بعد ذکریا نه گذاشت نه برداشت و گفت:

شما و ترکیه دو کشور تقریبا هم ارز در خاورمیانه هستید ، با جمعیت های مشابه خصوصیات مثل هم. اما شما عقب مانده اید و ترکیه زده جلو. 


محمود هم نه گذاشت و نه برداشت و گفت :

اولا ما خیلی خوشحال می شویم که ترکیه پیشرفت کند ( یعنی ما چشم دیدن پیشرفت بقیه را داریم) ثانیا: ترکیه نه هشت سال زیر جنگ تحمیلی بوده و نه سی سال زیر تحریم. ثالثا ایران از برخی جهات مثل علم و تکنولوژی و فن آوری های خاص خیلی از ترکیه جلوتر است و اصلا قابل مقایسه نیستند و رابعا ( و مهمتر از همه) ایران بدهی خارجی ندارد و ترکیه 300 میلیارد دلار بدهی خارجی دارد.

من به رییس جمهوری که این قدرباهوش و حاضر جواب باشد و از ارقام و اطلاعات و موضوعات مربوط به کشورهای دیگر هم! مطلع باشد دست مریزاد می گویم. و اینکه اگرروزی محمود احمدی نژاد دیگری توانستید پیدا کنید سلام ما را هم به او برسانید. "


با تمام اشکالاتی که این روزها بر جناب رئیس جمهور وارد است این یکی یعنی ذکاوت و حاضرجوابی به حق او را از بقیه یک سروگردن بالاتر برده....


روز قدس

بسم الله الرحمن الرحیم


انقلاب های منطقه، به هم ریختن اوضاع اقتصادی در غرب، اعتصابات و تجمعات گسترده مردم در سرزمین های اشغالی و از همه مهمتر بیداری اسلامی همه و همه باعث شده است که روز قدس امسال رنگ و بویی دیگر داشته باشد.

برادران و خواهرانم باید امسال سنگ تمام بگذارید چراکه صهیونیزم جهانی از بیم بیداری اسلامی شدیدا در حال فعالیت و متوجه نمودن اعراب به ایران اسلامی با عنوان دشمن درجه یک اعراب و مجوسان رافضی است.

تجربه نشان داده است هرگاه فشار کشورهای مسلمان علی الخصوص همسایگان این رژیم جعلی زیاد می شود ، اسرائیل این انرژی و شور را به سمتی دیگر منحرف می گرداند(نمونه اش جنگ عراق با ایران).

چندی است در فضای مجازی و سایبری موج عجیبی علیه ایرانیان به راه افتاده است تا از این روش برای تنفس اسرائیل استفاده نمایند .

همانطور که در پستی دیگر عرض نمودم باید در فضای مجازی با این موج اتحاد شکن در جهان اسلام مقابله نماییم و از آنجاکه بر همگان آشکار است که روز قدس ابتکار ایرانیان است باید به نحو احسن از این یادگار امام خمینی (ره) حسن استفاده نموده و در حالی که اسرائیل در گیر اعتصابات داخلی است علاوه بر محکم نمودن ریشه های پیوند در میان مسلمانان فشاری جهانی را علیه این غده سرطانی وارد نماییم. و فراموش نکنیم اولین روز قدس پس از بیداری اسلامی باید رنگ و بویی متفاوت داشته باشد.

در این راستا موارد زیر پیشنهاد می گردد:


      1-تمام عزیزانی که توانایی حضور در فضای سایبری را دارند روز قدس را به موجی خبری حد اقل در جهان اسلام تبدیل نمایند (ثبت صفحاتی به نام روز قدس به زبان انگلیسی و عربی درفیس بوک و اتاقهای گفتگوی مسلمانان و یا هر روش دیگری )>

      2-به آتش کشیدن پرچم اسرائیل ، امریکا ، ناتو و انگلیس در راهپیمایی ها و در دست داشتن شعار هایی با مضامین وحدت بخش علیه صهیونیزم جهانی

      3-به آتش کشیدن نماد آبلیسک در تمام شهر های ایران اسلامی در راهپیمایی روز قدس و پیشنهاد چنین کاری به دیگر مسلمانان برای تبدیل نمودن این کار به یک سنت ضد صهیونیستی در سالهای دیگر  (جریان شیطانی صهیونیزم تعصبی عجیب در مورد آبلیسک دارد)

      4-از تمام فعالیت های شما عزیزان باید مستندات تصویری تهییه شده و در اسرع وقت در فضای مجازی منتشر گردد لذا خواهش مند است از لحظه سردادن شعار های اسلامی و همچنین وحدت بخش و نیز به آتش کشیدن پرچم ها و نماد هایشان  فیلم و عکس تهییه نموده و آنرا در اینترنت به نام شهر خود و همچنین ایران عزیز آپلود نمایید.(برای نمونه کاری کنید نتیجه سرچ کلمه آبلیسک در یوتیوب صد ها فیلم از به اتش کشیدن این نماد شیطانی در تک تک شهر های ایران باشد و یا کسی با سرچ کلمه اسرائیل در چنین سایت هایی نتیجه ای جز کلیپ های ضد صهیونیستی بدست نیاورد ).

تا جمعه فرصت چندانی نداریم فلذا عزیزان در انتشار این مطلب و برنامه ریزی در شهرهایشان برای حضور گسترده در راهپیمایی و هچنین رسانه ای نمودن این امر در فضا های مجازی مانند فیس بوک سعی جدی نمایند.

به امید یک پارچگی امت رسول الله(صلی الله علیه و اله وسلم) و به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صد البته نزدیک است.

علی اکبر رائفی پور +


Fight evil symbols in the public and inform them We're anti-Zionism and Freemasonry and Satanic religion Kabbalah The destruction of Israel We have no problem with Judaism And no other religion theist Satan will be destroyed in iran


به مناسبت سالگرد مرحوم شریعتی؛ شریعتی و ولایت فقیه

امروز 29 خرداد 90؛ سی و چهارمین سالگرد دکتر شریعتی است. شخصیتی که کمتر کسی است که نامش را نشنیده باشد و کمتر کسی است که او را واقعا بشناسد.
او شخصیتی استثنائی بود که با قلمی روان و ذهنی خلاق، افکارش را که زاییده دلی دردمند و قبلی دغدغه مند بود؛ بی توجه به مخالفتهای برخی روحانیون و روشنفکر های عصرش می گفت و می نوشت.
گروهی او را پرستیدند و گروهی او را تکفیر کردند؛ اما صرف نظر از موافق بودن با مخالف بودن با او، چقدر او را می شناسیم؟!
شریعتی نه حق کامل است و نه مستحق تکفیر! شریعتی هم مانند دیگر نخبگان و رهبران جنبش های اجتماعی اشتباه می کند. اما افکارش را بشنویم و در موردش آگاهانه قضاوت کنیم.
متن زیر بخشهایی از تفکرات دکتر شریعتی است که به عینه از کتاب او آورده شده است. قضاوت را به خواننده واگذار می کنم.

« با آغاز دوران غیبت بزرگ و خاتمه کار نُواب انتصابی - که امام به وسیله آنها، در نهان، بر مردم خویش حکم می راند و مردم، از طریق این بابهای تعیین شده، با شخص رهبر تماس داشتند و وظیفه اجتماعی خود را از او کسب می کردند و حقیقت اعتقادی مذهب خویش را از او می پرسیدند - رابطه قطع می شود و مسئولیت امام به مردم واگذار می شود و دوران انتصاب پایان می گیرد و عصر انتخاب فرا می رسد.

" توقیع (فرمان) ِ مشهور امام –که پیش از ورود به دوران غیبت بزرگ صادر شده است- نظام ویژه ای را که جانشین ِ نظام ِ امامت می شود ، بدین گونه اعلام می دارد:

"فَامّا الحَوادث الواقِعَه ، فارجِعوا فیها اِلی رُواةِ احادیثُنا ، فَانّهُم حُجَتی عَلَیکُم وَ اَنا حُجَتُ الله عَلَیهِم"
"اما دربارۀ پدیده ها و رویدادهایی که در مسیر زمان و در طی تحولات و تغییرات اجتماعی وقوع می یابد، به راویان سخن ما - دانشمندان و متفکرانی که به سخنان ما ، هم دانایند و هم آشنا - رجوع کنید ، که آنان حجت منند بر شما و من حجت خدایم بر ایشان"

اما اینها چه کسانی اند ؟ و چگونه و چرا انتخاب می شوند ؟

ضوابط و شرایط ِ انتخاب آنان را امام صادق علیه السلام برای توده مردم اعلام کرده است :

"امّا، مَن کانَ مِن الفُقَهاء صائِناً لِنَفسِه، حافِظاً لِدینه، مُخالفاً لِهواهُ، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام اَن یُقَلّدوه"

"اما ، از دین شناسان، آنکه نگهدار و خویشتنش بود، نگهبان ایمانش، مخالف هوسش، فرمانبردار خدا و مطیع امر مولایش، بر توده مردم است که تقلیدش کنند"

تقلید نه تنها با تعقل ناسازگار نیست، اساساً کار عقل این است که هر گاه نمی داند، از آنکه می داند تقلید می کند و لازمه عقل این است که در این جا خود را نفی کند و عقل آگاه را جانشین خود کند. بیمار خردمند کسی است که در برابر طبیب متخصص خردمندی نکند. چه ، خردمندی کردن در اینجا بی خردی است و اقتضای تعقل، تعبد است و تقلید. مهندس، طبیب، حقوقدان و رهبر یک تشکیلات انقلابی یا حزبی، همیشه تربیت شده ترین و فهمیده ترین افراد را در میان مراجعان و اعضای خود مطیعتر و مجری تر از همه یافته اند. زیرا شعور، این فضلیت علمی و عقلی را به آنان آموخته است که ابراز فضل در آنچه نمی دانند، فضولی است و این شیوه عقل است که در یک رشته علمی، از متخصص تقلید کند و این قانونی است که در همه رشته های زندگی جاری است و هر جامعه ای که پیشرفته تر و متمدن تر است، اصل تقلید و تخصص در آن استوار تر و مشخص تر است.

بنابر این می بینیم که در این دوره غیبت کبرا یک نظام انتخاباتی خاص به وجود می آید و آن یک انتخابات دموکراتیک است برای رهبر ... گر چه این انتخاب شونده به وسیله مردم انتخاب می شود ، اما در برابر امام مسئول است و در برابر مردم نیز. بر خلاف دموکراسی که منتخب به وسیله مردم، فقط در برابر خود مردم که انتخاب کنندگان و موکلین او هستند مسئول است .

این است که مردم ، نایب عام را خودشان، با تشخیص و آرای خودشان، بر اساس این ضوابط انتخاب کرده و رهبری او را می پذیرند، و او را جانشین امام تلقی می کنند و این جانشین امام در برابر امام و مکتب او مسئول است یعنی بر خلاف نماینده ای که با نظام دموکراتیک انتخاب شده ، مسئول این نیست که ایده ها و ایده آلها و نیازهای مردمی که او را انتخاب کرده اند بر آورده کند، بلکه مسئول است که مردم را بر اساس قانون و مکتبی که امام و رهبر و هدایت کننده آن مکتب است هدایت کرده و آنها را بر اساس آن مکتب تغییر و پرورش دهد.

البته این انتخاب که یک "انتخاب مُقُیّدی است، به این معنی نیست که همه مردم بیایند رای بدهند و هر کس آرایش بیشتر بود، به جانشینی امام منتخب شود و در مسند نیابت امام قرار گیرد، بلکه چون این فرد یک شخصیت اجتماعی است و در عین حال یک شخصیت علمی، بنابراین توده نا آشنا با علم، خود به خود شایستگی انتخاب او را ندارند و عقل حکم می کند کسانی که آگاهی و علم دارند و می دانند که عالم ترین و متخصص ترین و آشنا ترین فرد به این مکتب کیست، یعنی عالِم شناسان به این انتخاب مبادرت ورزند و مردم هم که خود به خود با فضلا و و روحانیان و علمای مذهب خودشان تماس و به آنها اعتماد دارند و از آنها پیروی می کنند، طبعاً رای آنها را برای انتخاب نایب امام می پذیرند و این یک انتخاب طبیعی است، همان طور که درباره متخصصان دیگر این کار را می کنیم، مثلاً من که بیماری قلب دارم و شخصاً هیچ گونه آگاهی طبی ندارم، بزرگ ترین متخصص قلب را خودم انتخاب نمی کنم و معمولاً از دانشجویان پزشکی، اطبا، داروسازان و یا کسانی که آگاهی به این مسایل دارند استخبار می کنم که بهترین متخصص قلب کیست و بنابر اعتقادی که به ایشان دارم، رای ایشان را به عنوان رای خودم می پذیرم ؛ یک نوع انتخابات دو درجه ای طبیعی.

این امام، در دوره غیبت، مسئولیت هدایت خلق و پیروانش را برعهده علمای روشن و پاک و آگاهان برمذهب خود می گذارد تاظهورش فرا رسد و آن هنگامی است که رژیم های حاکم و نظام های اجتماعی در سراسر زندگی انسان ها به حضیض فساد رسیده باشد."

کتاب انتظار، مذهب اعتراض، صفحات 24 الی 29.

ایرانی ها و غربی ها

غربیها همه چیز را به خودشان واگذار می کنند و ما ایرانیها همه چیز را به خدا ،

که هر دو اینها بد است و باید طراحی ها و پیش بینی های لازم و عملیاتی را خودمان بکنیم و در ضمن خدا را هم فراموش نکنیم وبدانیم دستی بالای همه اینها هست.


غرب شناسی : دکتر عباسی

سیاستمداران احمق یا احمق های سیاستمدار!

تمام سیاستمدارانی که:

پیش بینی نمی‌کردند این تظاهرات غیرقانونی که از روز اول راه افتاد منجر به ریخته شدن خون مظلومان می شود،

آنانی که نمی‌دانستند و پیش‌بینی نمی‌کردند که این تظاهرات مورد حمایت اسرائیل و امریکا قرار خواهد گرفت،

آن سیاستمدارانی که در کشور ما پیش‌بینی نمی‌کردند این حرکت مورد رضایت صهیونیزم و قاتلان فلسطینیان مظلوم خواهد بود،

آنها احمق هایی هستند که در عرصه‌ی سیاست جا خوش کرده‌اند.

چرا ایران به ارمنستان کمک میکند و نقش شونیزم فارس!

این نوشتار موثر، توسط میهن پرست آذری زبان ِ اهل ارومیه، "فرزاد قنبری" نوشته و به شرح ذیل ارائه می گردد.
...................................................
ابتدا مقدمه ای را خدمت همه دوستان عرض میکنم :
اکثر دوستان به سوریه ، ترکیه ، عربستان و سایر کشورها سفر کرده اند، آیا تا بحال دیده اید که شوفران تاکسی، کسبه بازار و عموم مردم این کشورها بنشینند و از دولت خود بد بگویند. اللخصوص که یک خارجی ببینند با آب و تاب از دولت خود حمایت میکنند.
آنگاه ما ایرانی ها را خدا گرفته است، هر جا که میشینیم پشت سر مسئولین بدوبیراه میگوییم و تا اینکه یک خارجی میبینیم ده برابرش میکنیم.
آیا اینچنین باید حق ملیتی مان را به دولتمان بپردازیم. و با پررویی تمام میگوییم که آزادی بیان نداریم. شونیزم فارس در معنای لغوی میشود میهن پرست افراطی و اگر کمی آگاهانه تر نگاه کنیم، میبینیم که با سقوط پهلوی به تاریخ پیوست. در نظام جمهوری اسلامی که از تمام اقوام ایرانی بر روی کار است، من این شونیزم را نیافته ام، اگر شما یافتید به من هم خبر دهید.
اگر شهرهای فارس نشین هم نسبت به شهرهای ترک نشین پیشرفت بیشتری داشته اند به علت این است که نمایندگان اصفهان نیروی بیانی خود را در مجلس صرف کسب امتیازات کرده اند. ولی نمایندگان آذربایجان صرف اجرای اصول 15 و 19 کرده اند.

همانطور هم که میبیند کردستان هم که بیشتر از سایرین درگیر مسائل قومی بوده ، عقب تر مانده است.


حال در جامعه ای که هنوز در جهان سوم غوطه ور است و به بعضی از مفاهیم ملی و سیاسی دست نیافته است ، فدرال و زبان قومی چه مفهومی دارد؟
کم کم دارم به این سخن "یاشار-ق" ایمان میاورم که حقوق قومی بهانه ای برای تجزیه است و شونیزم فارس دشمنی خیالی جهت هدفمند کردن مبارزات.
واقعا در جامعه ای که ما هنوز از حقوق فردی خود محروم هستیم، در جامعه ای که یک صنعت قابل اتکا نداریم ، حقوق قومی چه مفهومی دارد؟
دو اتفاق جالب اخیرا برای من رخ داده است که بکلی نگرش من را عوض کرده است:

1 – اواسط تابستان بود، آن زمانهایی که برقها زود زود میرفت ، در دفتر تجاریمان یک میهمان ترکیه ای داشتیم ، لنگه ظهر بود که داشتند با دائیم صحبت میکردند که برقها رفت کولر از کار افتاد ، و چون دیگه از فظرت گرما نمیتوانستیم بشینیم، جلسه را تعطیل کردیم و من با ماشین آنها را به هتل بردم.
طرف های عصر بود که دوباره روی میز داشتیم به نقشه های مرزی نگاه میکردیم که کدام راه کمتر تحت نفوذ پ ک ک است و باری ترانزیت امن تر که باز هم برق ها رفت ، طرف ترکیه ای که خودش هم کرد بود گفت برق ها چرا اینطوری میکنند عجب اداره برق ناتوانی دارید ! قبل از آن هم چندین بار به ما نیش و کنایه زده بود!
من دیگر نتوانستم که خودم را کنترل کنم و گفتم که بخشید همین شما ها بودید که تا 15 سال پیش جلوی خاورهای ایرانی را بخاطر یک پاکت سیگار میگرفتید. الآن که زیر سایه پرچم ترکیه و به ازای برداشتن روسری از سر دخترانتان آدم شده اید دارید استاتزی میایی؟
بعدش بهش گفتم اگر این قدر از ترکیه راضی هستید پس چرا بعضی از شما دارد با دولت جنگ میکند؟ که یکهو رنگ طرف پرید و گفت این ها سیاست است و به ما ربطی ندارد و بحث را عوض کرد .
تازه فهمیدم که ایران چه نعمتی است و ما در کشور خودمان هرگونه دلمان میخواهد نظام را نقد میکنیم ولی یک ترکیه ای از ترس سرویس امنیتی کشورش ، رنگش پرید .

2 – وخاطره دوم مربوط به همین یک ماه پیش است که چشم پدربزرگم را عمل کرده و در بیمارستان آذربایجان بستری کرده بودیم که تخت مجاورایشان یک آذربایجانی بود که کلیه اش را عمل کرده بود و برادر کوچکش (البته 40 سال داشت) نیز همراه ایشان بود.
خود ایشان آمد پیش ما و اشاره به پدرم گفت که پسرتان را به باکو بفرستید تا بیاید و با جهان نوین آشنا شود و از این چرت و پرت ها ، پدرم گفت مگر ایران قدیمی است؟
که مردک با پررویی تمام گفت که ایران مانند شوروی به تاریخ پیوسته است و امروز شماها هستید که باید استقلال بگیرید و به باکو پیوند بخورید و آذربایجان بزرگ را تشکیل دهید؟
این جور جاها من زود قاطی میکنم و با زبان تندم که خاصیت اصلی من است در کمال احترام به این مرد دیوانه گفتم : "بازی روزگار است، زمانی پدران ما برای حفظ قفقاز تا سرحد خون جنگیدند و افسانه "آراز قانلی چای" را ساختند الآن شما با وقاحت تمام دم از جداسازی آذربایجان میزنید و بعد با کنایه گفتم از قره باغ چه خبر؟

یاشاسین قهرمان یوردوم ایران
یاشا غیرتلی آرخام آذربایجان

با تشکر

فرزاد-قنبری

منبع