انسان وتضادهایش

نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود...

انسان وتضادهایش

نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود...

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم...

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم که به کجا می رویم؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم منِ جوانِ شیعه چه وظایفی دارم؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم کشورمان به کجا  می رود؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم جامعه ما به کجا می رود؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم سرنوشت ما چه می شود؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم مردم دیروز ما با امروز چه تفاوتی دارند؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم هدف زندگی چیست؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم دین چه کاربردی دارد؟

آیا تا به حال از خودمان پرسیده ایم...



آیا تا به حال از خودمان نپرسیده ایم فساد موجود در جامعه از چیست؟

آیا تا به حال از خودمان نپرسیده ایم جوان جامعه چرا منحرف شده است؟

آیا تا به حال از خودمان نپرسیده ایم سیاست برای چه بود؟

آیا تا به حال از خودمان نپرسیده ایم چرا سیاست زده شده ایم؟

آیا تا به حال از خودمان نپرسیده ایم چرا بی غیرت شدیم؟

آیا تا به حال از خودمان نپرسیده ایم ...


می دونم، نپرسیده ایم!!

و کاش اگر پرسیده ایم، عالم بی عمل نباشیم...



"یک لحظه خود را در مقام مرده پندار و بنگر که دیگر قادر به زبان بازی و فلسفه بافی نیستی... آیا از گذشته ی خود راضی هستی؟؟!!!"

از علامه احمد مفتی زاده (روحش شاد)





نظرات 1 + ارسال نظر
همشهری چهارشنبه 22 دی 1389 ساعت 22:12

جواب تمام این سوالات شما در یک جمله کوتاه خلاصه میشه :
"اختلاط دین و سیاست . " با این کار آقایان نه دینی مانده و نه سیاستی .

سیاست ما عین دیانت ما و سیاست ما عین دیانت ماست!

البته تا چه دیانتی باشد!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد